هفته پيش سري به دانشگاه محل تحصيلم زدم. خيلي اتفاقي دو تا از همكلاسي‌هاي سابقم را  در يكي از آزمايشگاه‌هاي دانشكده ديدم.

دانشجوي دوره دكترا بودند و بر خلاف بسياري از هم‌دوره‌هايمان كه الان در آن‌سوي آب‌ها مشغول ادامه تحصيل هستند، براي ادامه تحصيل هم بهترين دانشگاه صنعتي كشور را انتخاب كرده بودند. در آزمايشگاه نشسته بودند، حرف مي‌زدند و چاي و بيسكويت مي‌خوردند!

 

از حال و روزشان كه پرسيدم، با لبخند تلخي گفتند: « مي‌بيني كه! يك ماه است كار ما همين است. امكانات و لوازمي كه براي كامل كردن تزمان لازم داريم هنوز نرسيده، بيشتر از يك سال است كه معطل تمام كردن اين تز لعنتي هستيم، چقدر وقت و هزينه كه براي به‌دست آوردن هر كتاب و مجله و مقاله مورد نيازمان صرف نكرديم، چقدر زمان كه پشت در اتاق استادان  نگذرانديم تا از احتياجاتمان باخبرشان كنيم و از نتيجه پي‌گيري‌هايشان باخبر شويم و... »

 

قبلا هم در بين دوستان و آشناياني كه تحصيلات تكميلي از نوع ايراني را تجربه كرده‌اند از اين دست سخنان كم نشنيده‌ام، اما دوز پشيماني بسيار بالاي اين دوستان و همزماني اين ديدار با زمان تعيين رشته كنكور كارشناسي ارشد امسال و همچنين اظهارات وزير علوم، تحقيقات و فناوري كه در خصوص دلايل كاهش دانشجويان ايراني در اوكراين، گسترش مناسب تعداد مراكز آموزش عالي در داخل كشور در ۳ سال اخير را عنوان كرده، جذابيت موضوع را برايم دو‌چندان كرد.

 

پيش از اين هم دكتر خالقي معاون آموزشي سابق وزارت علوم، با اعلام اينكه مدارك دانشگاه‌هاي دو كشور هند و مالزي فاقد اعتبار علمي لازم هستند، هند را به جذب دانشجو به هر قيمتي براي كسب منافع مالي و کسب پول بيشتر متهم كرد و دانشگاه‌هاي مالزي را مراكز علمي بي‌كيفيتي خواند كه تنها ويترين قشنگي دارند.

 

البته اين مقام مسئول در سخنانش به هيچ وجه به اين نكته اشاره نكرده است كه چطور اين دانشگاه‌هاي بي‌كيفيت در رتبه‌بندي‌هاي جهاني تمام دانشگاه‌هاي ما اعم از دولتي، آزاد، شبانه، پيام‌نور، غيرانتفاعي، علمي- كاربردي و... را پشت‌سر مي‌گذارند و در حالي‌كه در آخرين فهرست ۵۰۰ دانشگاه برتر جهان، هيچ‌يك از دانشگاه‌هاي ما جايي ندارند؟

 

چرا دانشگاه‌هاي در‌پيت USM و UKM مالزي رتبه‌هاي ۳۰۷ و ۳۰۹ را به‌خود اختصاص داده‌اند؟ چرا دانشگاه‌هاي بي‌كيفيت هندي نامشان در رده ۲۶۹ و ۳۰۷ ليست دانشگاه‌هاي برتر سال ۲۰۰۷ به چشم مي‌خورد؟

 

درحالي‌كه بهترين دانشگاه‌هاي فني و صنعتي ما را راهي به ليست برترين دانشگاه‌هاي جهان ندارند. چرا كشور فقيري چون هند با انستيتو فناوري بمبئي و دهليش رتبه‌هاي ۳۳ و ۳۷ برترين دانشگاه‌هاي دنيا در زمينه فناوري را در اختيار دارد؟

 

مسئولان ما براي اثبات ادعايشان دلايل استوار و محكمي دارند: « نبايد دانشگاه‌هاي ايران و سيستم آموزش عالي کشورمان را با هند مقايسه کنيم، در بيشتر موارد آنها با قيمتي ارزان‌تر اما با کيفيتي به‌مراتب پايين‌تر از ايران به پذيرش دانشجو اقدام مي‌کنند.»

 

البته در اينكه نبايد سيستم آموزش عالي كشورمان را با دانشگاه‌هاي هند و مالزي مقايسه كنيم، شكي نيست، اما اگر چنين مقايسه‌اي صورت پذيرد زياد مطمئن نيستم كه اين مقايسه به نفع ما باشد.

 

از كيفيت تدريس و امكانات اوليه‌اي چون سايت‌هاي كامپيوتري، كتابخانه‌، آزمايشگاه، دسترسي به مجلات و... در انواع و اقسام دانشگاه‌ها  حرفي نمي‌زنيم چون در غير اين صورت بايد اعتراف كنيم كه دانشگاه‌هاي ما اگرچه نسبت به هند و مالزي پول بيشتري از دانشجويان مي‌گيرند، در عوض امكانات كمتري هم به آنها اختصاص مي‌دهند!

 

اما در ميان تمام حرف‌هاي دكتر خالقي نكته جالبي به چشم مي‌خورد: « هيأت علمي اين دانشگاه‌ها در بيشتر موارد از ۲ يا ۳ عضو تشكيل شده و بيشتر آنها نيز اساتيد حق‌ا‌لتدريس هستند در حالي که ايران، نسبت استاد به دانشجو را حتي در دانشگاه پيام نور هم رعايت کرده و به‌دنبال انطباق اين نسبت با استاندارد‌هاي جهاني است. »

 

البته ايشان با وجود اشاره به دانشگاه پيام نور، به اين مطلب نپرداخته‌اند كه آيا اين نسبت استاندارد با وجود افزايش ناگهاني ظرفيت اين دانشگاه و افزايش تعداد مراكز آموزش عالي ما در ۳ سال اخير آنچنان كه از سوي وزير علوم به آن اشاره شده است، همچنان حفظ مي‌شود؟

 

آيا در تمام انواع دانشگاه‌هاي آزاد و غيرانتفاعي و فراگير و مجازي و... كه در هر كوي و برزن واحدي تاسيس كرده‌اند، تعداد اعضاي هيات علمي در تمام رشته‌ها بيش از ۳ نفر است؟

 

اگر ارائه خدمات مورد نياز دانشجويان براي تحصيل و تحقيق تنها ويتريني زيباست، بهتر نيست ما هم كمي به فكر زيبا كردن ويترين دانشگاه‌هايمان باشيم؟ ما كه از نظر كيفيت علمي از كشور‌هاي همسايه به‌مراتب بهتريم، پس چرا كار ساده‌اي چون آراستن ويترين را هم انجام نمي‌دهيم تا به كمال برسيم؟

 

بهتر نيست به جاي اين كلي‌گويي‌ها و يكسان دانستن تمام مقاطع تحصيلي و تمام دانشگاه‌هاي ۲ كشور مالزي و هند و با يك چوب راندن آن‌ها، به فكر پوشش ضعف‌هاي آموزشي و علمي خود باشيم و به راهكار‌هايي براي افزايش بودجه پژوهشي دانشگاه‌ها بينديشيم؟

ماخذ: همشهری آنلاین ۸/۳/۸۷